ازدواج کلاغ با قناری
پای یک درخت رسید ، ........ صدای خوبی شنید
نگاهی کرد به بالا ،........... صاحب صدا رو دید
یه قناری بود قشنگ ، ......... بال و پر ، پر آب و رنگ
وقتی جیک جیکو میکرد ، ......... آب میکردش دل سنگ
قلب زاغ تکونی خورد ،...... قناری عقلشو برد
توی فکر قناری ، .........تا دو روز غذا نخورد
روز سوم کلاغه ،........رفتش پیش قناری
گفتش عزیزم نگاهی کرد قناری ، ......بالا و پایین، راست و چپ
پوزخندی زد به کلاغ ،....... گفتش که عجب! عجب
منقار من قلمی ، .......منقار تو بیست وجب
واسه چی زنت بشم؟..... مغز من نکرده تب
کلاغه دلش شیکست ،..... ولی دید یه راهی هست
برای سفر به شهر ،...... بار و بندیلش رو بست
یه مدت از کلاغه ،......... هیچ کجا خبر نبود
وقتی برگشت به خونه ،........ از نوکش اثر نبود
داده بود عمل کنن ، ........منقار درازشو
فکر کرد این بار میخره ،.... قناریه نازشو
باز کلاغ دلش شیکست ، ........نگاه کرد به سر و دست
آره خب، سیاه بودش! .......اینجوری بوده و هست
دوباره یه فکری کرد ، .......رنگ مو تهیه کرد
خودشو از سر تا پا ،........ رفت و کردش زرد زرد
رفتش و گفت: قناری! ......اومدم خواستگاری
شدم عینهو خودت ،......... بگو که دوسم داری
اخمای قناریه ، .......دوباره رفتش تو هم!
کلهمو نگاه بکن ،......... گیسوهام پر پیچ و خم
موهای روی سرت ،........ وای که هست خیلی کم
فردا روزی تاس میشی!...... زندگیمون میشه غم
کلاغ رفتش خونه ........نگاه کرد به آیینه
نکنه خدا جونم ! .......سرنوشت من اینه؟!
ولی نا امید نشد ،...... رفت تو فکر کلاگیس
گذاشت اونو رو سرش ، ....تفی کرد با دو تا لیس
کلاه گیسه چسبیدش ،.... خیلی محکم و تمیز
روی کلهی کلاغ ،..... نمیخورد حتی لیز
نگاه که خوب میکنم ، ....میبینم گردنتو
یه جورایی درازه ، ......نمیشم من زن تو
کلاغه رفتشو من ،...... نمیدونم چی جوری
وقتی اومدش ولی ، .....گردنش بود اینجوری
خجالت نمیکشی؟.... واسه گوشتای شیکم!؟
دوست دارم شوهر من ، .....باشه پیمناست دست کم!
دیگه از فردا کلاغ ،.... حسابی رفت تو رژیم
میکردش بدنسازی ، .....بارفیکس و دمبل و سیم
بعدش هم میرفت تو پارک ،..... میدویید راهای دور
آره این کلاغ ما ،.....خیلی خیلی بود صبور
واسه ریختن عرق ، .....میکردش طناببازی
ولی از روند کار ، ....نبودش خیلی راضی
پا شدی رفتش به شهر ،.... دنبال دکتر خوب
دو هفته بستری شد ، .....که بشه یه تیکه چوب
قرصای جور و واجور ، ....رژیمای رنگارنگ
تمرینهای ورزشی ، ....لباسای کیپ تنگ
آخرش اومد رو فرم ، .....هیکل و وزن کلاغ
با هزار تا آرزو ، .....اومدش به سمت باغ
تنبک و تنبور و دف ، ....شادی و رقص و آواز
دل زاغه هری ریخت !........ نکنه قناریه؟
شایدم عروسی ......... بازای شکاریه!!
دیدش ای وای قناری ، .....پوشیده رخت عروس
یعنی دامادش کیه؟ .....طاووسه یا که خروس؟
هی کی هست لابد تو تیپ ، ....حرف اولو میزنه!
توی هیکل و صورت ، ....صد برابر منه
کلاغه رفتشو دید ،..... شوهر قناری رو
شوکه شد ، نمیدونست، ....چیز اصل کاری رو!
میدونین مشکل کار ،.... از همون اول چی بود؟
کلاغه دوچرخه داشت ،.....صاحب بی ام و نبود
نظرات شما عزیزان:
[ شنبه 26 فروردين 1391برچسب:ازدواج کلاغ با قناری,ازدواج جالب,, ] [ 7:30 ] [ ایــزدمهــــــــــــــــر ]
[